محل تبلیغات شما



هیچ وقت از خودمون پرسیدیم
قیمت یه روز زندگی چنده؟
ما که قیمت همه چیز رو با پول می سنجیم

تا حالا شده از خدا بپرسیم:
قیمت یه دست سالم چنده؟
یه چشم بی عیب چقدر می ارزه؟
چقدر باید بابت اشرف مخلوقات بودنمون پرداخت کنیم؟
قیمت یه سلامتی فابریک چقدره؟
وخیلی سوال ها مثل این.

ما همه چيز را مجانی داريم و شاكر نيستيم!!!
 


کی میرسه وقت ظهورت؟

آیا ما هم جز منتظران هستیم یا نه؟

ایا ما هم از هم سپاهیان شماییم؟

سال به سال می گذرد و ما فقط جشن میگیریم، جشن نبودنت ، جشن نداشتن و کیک و شربت میخوریم، راه را گم نکرده ایم!!

میگن بیا تا جوان ام بده رخ نشانم، اما آقای من بیا تا جوانم ، بیا تا خودم رو نباختم، بیا تا پیر و فرتوت نشدم، بیا تا زنده ام، بیا تا ایمانم بیش تر از این سست نشده، بیا تا بیشتر از این غرق در مادیات نشدم بده دست یاری و کمک 

میدونم که ایران هم یه چیزی تو شکل کوفه است

اگر نبود که تا الان اومده بودی


روزی بازرگانی خرش را که دو گونی بزرگ بر دوش داشت به زور ميكشيد، تا به مرد حکیمی رسيد. حکیم پرسيد: چه بر دوش خَر داری كه سنگين است و راه نمی رود؟ پاسخ داد: يك طرف گندم و طرف ديگر سنگ. حکیم پرسيد: به جايی كه ميروی سنگ كمياب است؟ پاسخ داد: خير، به منظور حفظ تعادل طرف ديگر، سنگ ريختم. حکیم دانا سنگ را خالی كرد و گندم را به دوقسمت تقسيم نمود و به او گفت حال خود نيز سوار شو و برو به سلامت. مرد کاسب وقتی چند قدمی به راحتی با خَر خود رفت، برگشت و پرسيد: با اين

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها